-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۰۰:۲۴ #1
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 163
- مورد تشکر
- 328 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
رؤیت خدا
رؤیت خدا
شخصی به امام رضا علیه السلام گفت: جانم به فدایت! از اختلاف مردم درباره رؤیت برایم سخن بگو! بعضی میگویند: خداوند دیده میشود و بعضی میگویند: خدا قابل رؤیت و دیدنی نیست، حضرت در پاسخ فرمودند: ای ابالعباس، کسی که بر خلاف آنچه خداوند خود را بدان ستوده است، او را وصف کند، بزرگترین دروغ را بر خدا بسته است.
( لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر)
این ابصار چشمهای ظاهری نیست، بلکه همان دیدگانی است که در قلب آدمی است، اوهام را به او راهی نیست و چگونگی او درک نمی شود.
مراد از رؤیت نفی شده، همان رؤیت حسی و وهمی است نه رؤیت شهودی قلبی؛ گرچه امام رضا علیه السلام در بیانشان به چشمانی که در قلب است یاد کرده اند.
مؤید این مطلب روایت محمد بن فضیل است؛ از ابالحسن(علیه السلام) پرسیدم: آیا رسول خدا (صلّ الله علیه و آله و سلّم) پروردگار والا را دیده است؟ ایشان فرمودند: آری با قلبش پروردگار را دیده است، آیا نشنیده ای که خدا میفرماید: (آنچه را با دل دیده است، دروغ نمی پندارد – ما کذب الفواد ما رأی ) یعنی او را با چشم ندیده، ولی با دل دیده است.
و روایتی دیگر
ابوبصیر ( که البته چشم ظاهری نداشت) به اباعبدالله ( یا امام حسین یا امام صادق علیهماالسلام) عرض کرد: درباره خدای بزرگ به من خبر دهید که آیا روز قیامت مردم او را میبینند؟ حضرت فرمودند: آری گاهی پیش از قیامت هم او را می بینند؛ گفت: چه وقت؟ حضرت فرمودند هنگامی که به آنها فرمود: آیا من رب شما نیستم ( الست بربکم قالوا بلی) سپس لحظه ای سکوت کردند آنگاه فرمودند: مؤمنان، خدا را در دنیا و پیش از روز قیامت می بینند، آیا تو اکنون او را نمی بینی؟ – انّ المؤمنین لیرونه فی الدنیا قبل یوم القیامه، الست تراه فی وقتک هذا؟
بقیه حدیث رو نمیگم چون امام فرمودند نگید یعنی به ابوبصیر فرمودند نگو
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۰۸:۵۲ #2
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,245
- مورد تشکر
- 1,620 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی
خدا مادي وجسم نيست تا ديده شود و لذا در هيچ زماني چه در معراج و چه در قيامت و غيره قابل رؤيت نيست و منظور از «ديدن خدا» که در برخي روايات آمده است رؤيت قلبي و ديدن با چشم دل است. چنانچه پيامبر گرامي اسلام(ص) در حديثي به صراحت به اين مطلب اشاره مي فرمايند:
«فرايته بقلبي و مارايته بعيني»
با قلب خود خدا را مشاهده کردم ولي با چشم سر او را نديدم
(طبرسي، احمد بن علي، الاحتجاج، ص 48، نشر مرتضي، مشهد، 1403هق)
علم و عمل اي دوست به مايي و مني نيست
هر كس به بَرَش خرقه، اويس قرني نيست
هر شيشه ي گلرنگ عقيق يمني نيست
خوبي به خوش اندامي و سيمين زَقَني نيست
حُسن آيت روح است، به نازك بدني نيست
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۱۰:۴۳ #3
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
ویرایش توسط ╫❀نیایش❀╫ : ۱۳۸۷/۰۹/۰۴ در ساعت ۱۰:۴۵
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۱۶:۰۸ #4
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 2,882
- مورد تشکر
- 6,314 پست
- حضور
- 2 روز 1 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 157
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۱۷:۲۸ #5
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
بنام تو اي قرار هستي
كي تاب ديدن ترا داريم ؟ كه خود فرمودي به پيامبرت :
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ
قَالَ لَن تراني وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ
فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تراني
فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا
فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ
***********
چون موسی به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ،
گفت : ای پروردگار من ، بنمای ، تا در تو نظر کنم
گفت : هرگز مرا نخواهی ديد به آن کوه بنگر ،
اگر بر جای خود قرار يافت ، تو نيز مرا خواهی ديد
چون پروردگارش بر کوه تجلی کرد ، کوه را خرد کرد و موسی بيهوش بيفتاد
چون به هوش آمد گفت : تو منزهی ، به تو بازگشتم و من نخستين مؤمنانم
صدق الله العلي العظيم
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۱۷:۲۸ #6
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 26,365
- مورد تشکر
- 68,356 پست
- حضور
- 22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
8953
بنام تو اي قرار هستي
كي تاب ديدن ترا داريم ؟ كه خود فرمودي به پيامبرت :
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ
قَالَ لَن تراني وَلَـكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ
فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تراني
فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا
فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ
***********
چون موسی به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ،
گفت : ای پروردگار من ، بنمای ، تا در تو نظر کنم
گفت : هرگز مرا نخواهی ديد به آن کوه بنگر ،
اگر بر جای خود قرار يافت ، تو نيز مرا خواهی ديد
چون پروردگارش بر کوه تجلی کرد ، کوه را خرد کرد و موسی بيهوش بيفتاد
چون به هوش آمد گفت : تو منزهی ، به تو بازگشتم و من نخستين مؤمنانم
صدق الله العلي العظيم
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۲۰:۴۰ #7
سلام
هر چيزي را بايد به ابزار خاص خود ديد. با ميکروسکوپ ميتوان ميکروب را ديد و با تلسکوپ، کهکشانها را هم چنين نوع ديدنها متفاوت است.
به طور کلي دو نوع ديدن در کار است: يکي ديدن با چشم که بي واسطه و يا با واسطه ابزار و وسايل ميبينيم که اينها اموري مادي هستند. حتي با چشم شايد بعضي از امور مادي را نبينيم مانند هوا، بسياري از گازها و عناصر يا انواع انرژيها، در حالي مطمئن هستيم آنها وجود دارند و از آثار آنها، پي به وجودشان ميبريم.
نوع ديگر ديدن با چشم اصلي است و آن چشم دل است ، همان که شاعر گويد:
چشم دل باز کن که جان بيني
آنچه ناديدني است، آن بيني
اگر چشم دل آدمي گشوده شود، حقايقي بس عظيم را ميتوان در اين عالم مشاهده نمود، که در رأس اين حقايق ذات اقدس اله است. خدا چون از جنس ماده نيست، فقط با چشم دل ديده ميشود. اميرالمؤمنين (ع) در پاسخ به اين سؤال که: آيا خدا را ديدهاي، جوابي بيان ميدارند که "چطور خدايي را که نميبينم، پرستش کنم؟ چشمها به مشاهده ظاهري او را نميبينند، ليکن دلها به حقيقت ايمان او را ميبينند، چرا که اگر مؤمن با چشم ظاهري خدا را ببيند، لازمهاش اين است که خداوند مخلوق باشد و هر مخلوقي، خالق نيازد دارد.
در اين صورت خدا را مخلوق دانستهاي اما خداوند واجب الوجودي است که مخلوق هيچ کس نيست. آيا نشنيدهايد که خداوند ميفرمايد: "چشمها او را در نمييابند و او است که ديدگان را درمييابد و او لطيف آگاه است
اصولاً خدايي که با چشم ديده ميشود، خدا نخواهد بود، زيرا چنين موجودي در يک زمان و مکان قرار دارد و محدوديت و نيازمند به زمان و مکان. در يک جا هست و در جاي ديگر نيست، در حالي که خداوند در همه جا و همه چيز حضور دارد و هيچ صحنهاي از وجود، غايب از او و يا او غايب از آن نيست و غني مطلق و بي نياز از زمان و مکان است.
و از ديگر سو تنها خدا نيست که قابل رؤيت از طريق چشم نميباشد، بلکه اشياي مجرد که مخلوق هستند نيز قابل رؤيت نميباشند. فرشته نيز قابل رؤيت نيست، چون امري مجرد است. اموري مانند رنج و خوشحالي نيز کيف نفساني هستند و قابل رؤيت نيست. فقط آثار آنها مثل گرفته يا باز بودن چهره قابل رؤيت است.
براي اطلاع بيشتر به کتاب خدا را چگونه بشناسيم از آيتالله ناصر مکارم شيرازي مراجعه فرماييد.
ویرایش توسط طلبه2 : ۱۳۸۷/۰۹/۰۴ در ساعت ۲۰:۴۱ دلیل: تلخیص
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۲۱:۰۸ #8
مرحوم مير داماد
چو رسي به طور سينا ارني مگو و بگذر
كه نيرزد اين تمنا به جواب لن تراني
و مرحوم شيخ بهائي در پاسخ ايشان فرموده است:
چو رسي به طور سينا ارني نگفته مگذر
كه خوش است صوت دلبر هم اگر به لن تراني
ویرایش توسط طلبه2 : ۱۳۸۷/۰۹/۰۴ در ساعت ۲۱:۱۰ دلیل: اصلاح
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۹/۰۴, ۲۱:۱۲ #9
ترديدي نيست كه ملاقات خدا و ديدن او با چشم ظاهري، (چشم سر) امكان ندارد، و اين حقيقت، با دليلهاي قطعي ثابت شده است، چون چيزي را ميتوان با چشم ظاهري ديد كه جسم باشد. خدا از جسم بودن منزه است; مكان و زمان به او احاطه ندارد; صورت و شبهي از او در خارج نيست كه بتوان او را ديد. آياتي از قرآن مجيد، اين نوع ديدن را نفي ميكند:
لآ تُدْرِكُهُ الاْ بْصَـَرُ وَهُوَ يُدْرِكُ الاْ بْصَـَرَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ; (انعام،103) چشمها او را نميبينند، لكن او چشمها را ميبيند و او لطيف و نامرئي و به همه چيز آگاه است.
در سوره اعراف آمده است: لن تراني هرگز مرا نخواهيد ديد.لندر لغت عرب دليل بر نفي ابد است يعني ديدن خدا، در هيچ موقفي، نه در دنيا و نه در آخرت ممكن نيست، لكن در مقابل، آياتي است كه از ظاهر آنها استفاده ميشود كه ديدن خدا امكان دارد:
وُجُوهٌ يَوْمئذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَيَ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ(قيامت 22 و 23) در آن روز صورت هايي شاداب و مسرور است، و به پروردگارش مينگرد.
همچنين در سوره بقره ميخوانيم:
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَـَقُواْ رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَ َجِعُونَ; (بقره،46) كساني كه ايمان دارند، كه خداي خود را ملاقات ميكنند; و به سوي او باز ميگردند.فَمَن كَانَ يَرْجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِي فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَـَـلِحًا وَ لاَ يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِيَّ أَحَدَا;(كهف،110) پس كسي كه اميد ملاقات پروردگار خويش را دارد، بايد عمل صالح انجام دهد، و در عبادت پروردگارش كسي را شريك قرار ندهد.
جمع بين اين دو دسته از آيات، به اين است كه مراد از ديدن خدا، ديدن قلبي و باطني است علاّمه طباطبايي(ره) در تفسير اين آيه سوره قيامت فرمودهاند: مراد ازنظر، نظر قلبي، و رؤيت قلب به حقيقت ايمان است. در قيامت، نيكوكاران در هيچ مشهدي از مشاهد بهشت حضور به هم نميرسانند و به هيچ نعمتي از نعمتهاي بهشت نميرسند، مگر اين كه خدا را ميبينند چون هرچه را بنگرند، آيت و نشانهاي از آيات خدا است، و نظر بر آيات الهي در واقع نظر به صاحب و آفريدگار آيت است.( تفسير الميزان، علامه طباطبايي;، ج 20، ص 198; انتشارات دارالكتب الاسلاميه. )
بنابراين، منظور از لقاي پروردگار، لقاي باطني و شهود قلبي است; پيامبران و اولياي خدا، همواره خدا را با چشم دل ميبيند; بين آنها و خدا حجابي نيست، و هيچ چيز نميتواند آنها را از ياد و حضور باطني او، باز دارد. در احاديث، منظور از ديدن خدا به خوبي روشن شده است.
از امام علی ع پرسيدند: آيا شما خدا را ديدهاي؟ فرمود: من خدايي كه نديدهام عبادت نميكنم، سپس فرمود: چشمها با مشاهدة ظاهري و حسي، نميتوانند او را ببينند، لكن دلها، با حقيقت ايمان آن را ميبينند.( ميزان الحكمه، محمد محمدي ري شهري، ج 6، ص 189، نشر مكتب الاعلام الاسلامي. )
هم چنين از امام صادقپرسيدند: در روايتي آمده است كه رسول خدا9 پروردگار خويش را ديد، اين ديدن، به چه صورت بوده است؟ و نيز در روايات ميخوانيم: مؤمنين پروردگار خود را در بهشت خواهند ديد، به چه صورت ميبيند؟ حضرت فرمود: پيامبر اكرمبا چشم ظاهري خدا را نديده; ديدن بر دو قسم است: ديدن با قلب، و ديدن با چشم. كسي كه مراد از رؤيت را، رؤيت قلبي ميداند، اعتقاد وي صحيح است و كسي كه مراد از ديدن را ديدن با چشم ظاهري ميداند، دروغ ميگويد، و به خدا و آيات او كافر شده و خود رسول خدا فرمود: كسي كه خدا را به مخلوق تشبيه كند، كافر شده. ( مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، مناجات شعبانيه. )
در فرازي از مناجات شعبانيه آمده است: الهي هب لي كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضيأ نظرها اليك; خدايا كمال توجه به سوي خودت به من عطا كن و چشم دل مرا به روشنايي نظر قلب من به سوي خودت روشن فرما. ( تفسير الميزان، علامه طباطبايي (ره)، ج 8، ص 268، نشر دارالكتب الاسلاميه. )
ویرایش توسط طلبه2 : ۱۳۸۷/۰۹/۰۴ در ساعت ۲۱:۱۴
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری