صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: آیا سکوت علی (ع) دلیل بر رضایت از عمر است؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    125
    مورد تشکر
    251 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    1

    نیشخند آیا سکوت علی (ع) دلیل بر رضایت از عمر است؟





    اشکال
    یکی از اشکالاتی که اهل تسنن به ما شیعیان دارند این است که : شجاعت و غیرت حضرت علی علیه السلام و اهانت به ناموس آن حضرت؟؟؟.... آیا سکوت امیر المومنین دال بر آن نیست که کار خلفاء در قضیه سوزاندن درب و کتک زدن حضرت زهراء ........ درست بوده ؟

    جواب
    مقدمه : {در شجاعت حضرت همین بس که عالم سنّی مذهب یعنی ابن ابی الحدید سنی میگوید : حضرت علی علیه السلام بقدری شجاع بود که نام شجاعان دیگر تا روز قیامت را محو کرده است}

    ما یقین داریم که حضرت شجاع بودند و قدرت بر آن را داشتند که از اتفاقاتی که ذکر کردید جلوگیری کنند اما حضرت مصلحت بالاتری را سنجیدند و سکوت اختیار کردند . و آن مصلحت نیست مگر حفظ دین محمدی صلوات الله و سلامه علیه.

    ما برای اینکه ثابت کنیم سکوت حضرت در برابر اعمال ناشایست خلفاء بجا و به صلاح اسلام و مسلمین بوده، به دو نمونه از مواردی که مثل سکوت حضرت بوده را ذکر میکنیم.

    ۱- رسول خدا صلی الله علیه وآله همراه تعدادی از اصحابشان در سال ششم هجری برای انجام مناسک حج در سرزمینی به نام حدیبیه با کفار مواجه شدند و آنان راه را بر پیغمبر بستند. با وجود انکه در میان عرب حضرت رسول به شجاعی شمشیر زن معروف بودند اما جنگ نکردند و آنرا به صلاح اسلام و مسلمین ندانستند بلکه صلح را ترجیح دادند که بعد ها به نام صلح حدیبیه معروف شد .

    ۲- حضرت رسول در آخر عمر شریف وقتی در بستر بیماری بودند . فرمودند : کتابی بیاورید تا من مطلبی بنویسم که پس از من گمراه نشوید. در این جا بود که عمر ابن خطاب گفت : ان رسول الله یهجر یعنی رسول خدا هذیان میگوید ( نعوذ بالله ). این نسبت ناروا به پیغمبر داده شد در حالیکه امیرالمومنین آن جا حضور داشتند و میتوانستند به دهن گوینده بزنند و خاموشش کنند و لکن این کار را به صلاح مسلمین ندیدند .

    بنا بر این معلوم شد که اول باید صلاح کل جامعه مسلمین را در نظر گرفت و بعد از شجاعت و قدرت موجوده استفاده کرد. پایان مقدمه

    اصل جواب :

    قضایای سوزاندن درب خانه حضرت زهراء و کتک زدن آن بزرگوار چند روز بعد از فوت حضرت رسول بود و شرائط طوری بود که اصلا به صلاح اسلام و مسلمین نبود که حضرت علی علیه السلام واکنشی نشان دهند . ما به سه مورد از موارد حادّ آن زمان اشاره میکنیم.

    ۱- بعد از فوت حضرت رسول تمام منافقان داخلی منتظر آن بودند تا بعد از فوت حضرت رسول فرصتی گیر بیاوردند تا نقشه های شومشان را به اجرا در آوردند. اگر حضرت در قضایای سوزاندن درب و .... دست به شمشیر میشدند به نفع منافقین و به ضرراسلام تمام می شد.

    ۲- بعد از فوت حضرت رسول امپراطوری روم در صدد حمله به کشور های اسلامی بود. اگر حضرت در قضایای سوزاندن درب و ...... دست به شمشیر میشدند اختلافات داخلی بیشتر میشد لذا زمینه برای امپراطوری روم آنهم برای غارت اموال مسلمین و از بین بردن اسلام فراهم می شد.

    ۳- بعد از حضرت رسول مدعیان دروغینی مثل مسیلمه کذاب بودند که ادعای نبوت میکردند. اگر حضرت در این قضایا دست به شمشیر میشدند به نفع افرادی مثل مسیلمه میشد و مسلمانان سست عقیده که تعدادشان هم کم نبود به او میپیوستند. و این خود زمینه برای از بین رفتن اسلام می شد.

    نتیجه : با در نظر گرفتن اوضاع و شرائط آن زمان به این نتیجه میرسیم که در قضایای سوزانده شدن درب خانه حضرت زهراء سلام الله علیها و کتک خوردن آن حضرت، سکوت امیر المومنین علیه السلام به مصلحت اسلام و مسلمین بوده و چاره ای جز این نبود.

    ماخذ : كتاب مظلومیه الزهراء نوشته محمد توحیدی
    http://hojjate-khoda.blogfa.com/


    روزی تو خواهی امد

    از کوچه های باران

    تا از دلم بشویی غم های روزگاران ....


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    982
    مورد تشکر
    768 پست
    حضور
    8 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    دوستان شجاعت و بی باکی مولایمان حضرت علی (ع) بر احدی پوشیده نیست...بعضی خوارج و نادانان و کافران برای توجیه شکستها و انحرافشان دست به کارها و سخنان کثیف و غیر واقعی می زنند ولی نمی دانند که اذهان آگاه هیچگاه به این یاوه گوئی ها اهمیتی نمی دهند...مهم قدرت و حقانیت تشیع می باشد که شکر خدا روز بروز بر آن افزوده می شود...
    007


  3. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۸
    نوشته
    28
    مورد تشکر
    53 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    16
    آپلود
    0
    گالری
    0



    امام علی(ع)فرمودند:اگروصیت پیامبرنبودمن ساکت نمی نشستم.

    یاامیرالمؤمنین

  4. تشکر


  5. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    579
    مورد تشکر
    2,171 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    61
    آپلود
    0
    گالری
    10



    نقل قول نوشته اصلی توسط bahrani نمایش پست
    در این جا بود که عمر ابن خطاب گفت : ان رسول الله یهجر
    عمر با اين عبارت نسبت هذیان می‏دهد:
    ان الرجل لیهجر
    یعنی (با عرض پوزش از خدا و پیامبر) این مردک هذیان می‏گوید.
    بخاری این روایت را در سه جا آورده است.

    این جمله عمر، میزان ارادت و اعتقاد او را به امر رسالت می رساند

    بعلاوه اگر خلافت ابوبکر حق باشد و نیز جنگ نکردن علی علیه السلام به معنای تأیید باشد، چرا (طبق ادعای آنان) علی علیه السلام شش ماه بعد بیعت کرد، مگر خود آنان روایت نمی‏کنند علی مع الحق و الحق مع علی، یعنی شش ماه از خلافت ابوبکر حق نخواهد بود.

    یا روایت می‏کنند اگر کسی بمیرد و در گردنش بیعتی نباشد به مرگ جاهلی مرده است، پس العیاذ بالله مرگ علی علیه السلام در آن شش ماه (بدون بیعت) مرگ جاهلی خواهد ‏بود، و این با هزاران فضیلتی که برای علی علی السلام قائلند منافات دارد.

    پس مصالحی دیگر در میان است که به بخشی از آنان جناب بحرانی اشاره کردند.
    ویرایش توسط سيد حسين : ۱۳۸۸/۰۱/۲۹ در ساعت ۰۷:۵۴


  6. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت ارديبهشت ۱۳۸۸
    نوشته
    1,017
    مورد تشکر
    2,509 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    29
    آپلود
    0
    گالری
    3



    به تحقیق انگيزه بيعت امام علی(علیه السلام) با خليفه اول بعد از چند ماه چيزی غير از صلاحيت خليفه و صحت اعمالش بوده است. آن حضرت مصالح امت اسلام را بر حق مسلم خود - يعنی ولايت و جانشينی پيامبر(صلی الله علیه وآله) - مقدم داشته‏اند؛ چرا كه اگر امام علی(علیه السلام) ابوبكر را برای خلافت مسلمانان شايسته می‏دانست، دليلی نداشت كه در آغاز خلافت او با وی مخالفت كنند و سرانجام با در نظر گرفتن مصالح مسلمانان و رخ دادن وقايعی كه در تاريخ به طور مشروح بيان شده است، با ابوبكر بيعت نمايند و در اين كار، بنی‏هاشم و گروهی از اصحاب خاص پيامبر همچون سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد و عمار ياسر نيز ايشان را همراهی كنند(1).
    توجه به استدلال عثمان در متقاعد كردن امير مؤمنان(علیه السلام) برای بيعت با خليفه اول نشان می‏دهد كه يكی از دلايل مصلحت انديشی امام(علیه السلام) در بيعت با ابوبكر بيم تفرقه در بين مسلمانان و عدم رغبت آنان در جهاد با مرتدان بوده است. همانا حفظ اتحاد مسلمانان برای آن حضرت چنان ارزشمند بوده است كه وقتی ابوسفيان با انگيزه‏های خاص پس از جريان سقيفه درخواست می‏كند تا با آن حضرت بيعت نمايد، او را طرد می‏نمايد و بيعت او را نمی‏پذيرد.(2)
    توجه به رفتار و گفتار آن حضرت نشان میدهد كه ايشان پس از درگذشت پيامبر(صلی الله علیه وآله) هرگز كسی را برای خلافت شايسته‏تر از خود نمی‏دانسته‏اند. آن حضرت هنگام به خلافت رسيدن و پس از مخالفت طلحه و زبير به ايشان می‏فرمايد: «فَوَالله ما زِلْتُ مَدْفوعاً عَنْ حَقّي، مُستَأثَراً عَليَّ، مُنْذُ قَبَضَ الله نَبِيَّهُ(ص)...»;(3) پس سوگند به خدا، من همواره از حق خويش محروم ماندم. از هنگام وفات پيامبر(صلی الله علیه وآله) تا امروز حق مرا از من باز داشته و به ديگری اختصاص داده‏اند.
    اينها نشان می‏دهد كه حضرت علی(علیه السلام) هرگز ابوبكر و ديگران را شايسته خلافت نمی‏دانسته و بيعت آن حضرت با وی تنها برای حفظ اسلام و كيان مسلمانان بوده است. نگاهی گذرا به خطبه‏های نهج‏البلاغه نشان ميدهد كه آن حضرت همواره سعی نموده‏اند تا اين واقعيت را با الفاظ و عبارات گوناگون به مردم بفهمانند و گوشزد كنند كه تكيه ديگران بر مسند خلافت، غصب و ربودن ميراث حقيقی ايشان بوده است.

    (1). تاريخ الطبری، ج 2، ص 448.
    (2).فروغ ولايت، جعفر سبحانی، ص 146 - 177، بخش چهارم، فصل 1 و 2.
    (3).نهج‏البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 6.

  7. تشکرها 2


  8. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت آبان ۱۳۸۶
    نوشته
    240
    مورد تشکر
    590 پست
    حضور
    6 ساعت 31 دقیقه
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    0



    سلام

    در ماجرای بیعت سخن از زور و قدرت نیست، بلکه سخن از مصلحت اندیشی برای جامعه مسلمانان است.

    علت این بیعت، که البته بیعتی از روی اجبار بود، همان علت سکوت ایشان در برابر غصب خلافت بود. در روایات بسیاری آمده سکوت امیرالمؤمنین به خاطر حفظ وحدت جامعه مسلمین بود؛ جامعه ای که تازه در حال رشد بود.("بحارالانوار"، ج29، ص417)

    دیگر این که آنچه در متون آمده این است که از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به اجبار بیعت گرفتند، نه این که آن حضرت بیعت کردند؛ یعنی به زور دست مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفتند و در دست ابوبکر قرار دادند.("بحارالانوار"، ج 29، ص 42)
    ویرایش توسط صدید : ۱۳۸۸/۰۸/۱۹ در ساعت ۱۸:۴۲

  9. تشکر


  10. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت آبان ۱۳۸۶
    نوشته
    240
    مورد تشکر
    590 پست
    حضور
    6 ساعت 31 دقیقه
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    0



    چرا حضرت علی (علیه السلام) از حضرت زهرا (سلام الله علیها) دفاع نكرد؟

    در كتاب "سلیم بن قیس" ـ از اصحاب امام علی ـ چنین آمده است: «عمر آتش طلبید، و آن را بر در خانه شعله‌ور ساخت، و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مقابل او درآمد و فریاد زد: "یا ابتاه! یا رسول الله!" عمر شمشیر را در حالی كه در غلافش بود بلند كرد و به پهلوی حضرت زد؛ آن حضرت همراه با ناله فریاد زد:"یا ابتاه!" عمر تازیانه را بلند كرد و به بازوی حضرت زد. آن حضرت صدا زد: "یا رسول الله! ابوبكر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری كردند!" حضرت علی(علیه السلام)، ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت كشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش كوبید و خواست او رابكشد،‌ ولی سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و وصیتی را كه به او كرده بود به یاد آورد و فرمود: "ای پسر صحاك! قسم به آن كه محمد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود تقدیر الهی و عهدی كه پیامبر با من نموده است، می‌دانستی كه تو نمی‌توانی به خانه من داخل شوی."("اسرارآل محمد"، سلیم بن قیس هلالی، ص227)




    </span>
    ویرایش توسط صدید : ۱۳۸۸/۰۸/۱۹ در ساعت ۱۸:۵۸

  11. تشکرها 3


  12. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۸
    نوشته
    1,122
    مورد تشکر
    3,269 پست
    حضور
    3 ساعت 23 دقیقه
    دریافت
    26
    آپلود
    4
    گالری
    0



    بسم الله الحق
    درباره اینکه چرا حضرت علی سکوت کرد باید اول ببینیم تا چه حد حکمت خدارا قبول داریم.
    دومین مطلبی که مطرح میشود این است که کلام خدا را در باب این موضوع فراموش کرده ایم وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ ودر ایات دیگر علت تاخیر عذاب برای کافران ومشرکان .
    اگر اینطور باشد یعنی خدا هم با سکوتی که در مقابل ظلم ظالم کرده پس مهر تائیید بر اعمال انان میزند نه اینگونه نیست ونخواهد شد ما صبر را اشتباه تعبیر کردیم این صبر خداوند است وصبر امیر المومنین وائمه ورسولان خدا که در زمان خاص خود دست به عمل مناسب میزنند واحساسی رفتار نمیکنندواین نشاندهنده ان است که امیر المومنین تا چه حد خود را به صفات خالق خویش نزدیک میکند.
    سوال دیگر ایا الان که حضرت حجت غائب است ودر سکوت ایا مهر تائید بر اعمال ظالمین میزند خیر هر چیز زمان خود را دارد به فرموده خدای متعال.
    وسلام علی المرسلین ونحن نقول الحمد لله رب العالمین

    اعوذبالله
    ********
    ماشاالله لا قوة الا بالله
    *******
    یافارس الحجاز ادرکنی یا ابا الصالح المهدی ادرکنی


  13. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۸
    نوشته
    1,054
    مورد تشکر
    1,442 پست
    حضور
    8 روز 19 ساعت 58 دقیقه
    دریافت
    10
    آپلود
    0
    گالری
    1



    بالاخره نفهمیدیم که از نظر دوستان و همفکران سایت ؛ آیا تاریخ طبری معتبر است یا تا وقتی که مصادره به مطلوب می شود ,؛ معتبر می باشد ؟

    در پاسخ به آقای بحرانی که فرمودند : ۲- بعد از فوت حضرت رسول امپراطوری روم در صدد حمله به کشور های اسلامی بود

    روایتی معتبر از تاریخ یعقوبی (تاریخ یک نفر شیعه کاملا استاندارد) را برایتان نقل می کنم :

    " ابوبکر خواست به روم لشگر کشی کند و با گروهی از صحابه پیامبر خدا مشورت کرد . پس امر کردند و نهی کردند و سپس از علی بن ابیطالب مشورت خواست و او فرمود تا دست به انجام این کار شود و گفت : " ان فعلت ظفرت " اگر دست باین کار بزنی ظفر یابی " پس ابوبکر گفت : نوید نیک دادی .! و آنگاه در میان مردم بسخنرانی برخاست و آنان را فرمود تا برای رفتن به روم آماده گردند ....سپس در میان مردم فرمان بسیج داد و....( تاریخ یعقوبی جلد 2 ص 11)"

    بله مصلحت این بود که همه نسبت به همه امور ساکت باشند چرا که وقتی این همه مسلمان عاطل و باطل و بیکار روی دست خلیفه بماند باید یک کاری برای اوضاع بد اقتصادی و بی برنامه بودن و یا اصلا برنامه ای برای امورات اقتصادی نداشتن کرد ! جز گرفتن زکات به زور :
    "سپس برای نبرد با کسانی که زکات نمی دادند ؛ لشگر فرستاد(ابوبکر ) و گفت : اگر زانو بند شتری (یا زکات یکسال ) را از من دریغ دارند با ایشان نبرد کنم...."
    یا حمله به کشورها و اقوام ثروتمند به بهانه کفر ؛ کاری دیگر نمی ماند ! گسترش اسلام شد بهانه ای برای غارت و ثروت اندوزی اعراب ! سکوت صحابه و دیگر عزیزان نسبت به خیلی موارد و جنایات دیگر هم مصلحتی بزرگ داشته است !

    وگرنه اگر مصلحت مال اندوزی و کشور گشائی نبود که انسان فاسد و جنایتکار و زنباره ای مانند خالد بن ولید که نمی بایست سردار فتوحات اسلام در بلاد کفر گردد ( قضیه کشتن مالک بن نویره یربوعی مسلمان و نیز تجاوز به زنش را در تاریخ یعقوبی جلد 2 ص 9 بخوانید ).

    هدف وسیله را توجیه و مجاز و مباح می کند ! ان شاء الله

    ویرایش توسط خالد بن ولید : ۱۳۸۸/۰۸/۲۰ در ساعت ۱۸:۱۴

  14. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۸
    نوشته
    31
    مورد تشکر
    87 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    خانه نشینی چند ده ساله ی امام علی (ع) مرا به یاد خانه نشینی چند صد ساله ی امام زمان (ع) می اندازد و با خود میگویم مردم کوفه بدترند یا ما؟!؟!؟!

  15. تشکرها 2


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود