فضاي علمي خلاق و كشفيانه اوليه
نيلس بور وقتي كه دانشجوي جواني بود ساليان زيادي را در دو مركز بسيار مهم و پر متحرك فيزيك به رهبري برجسته ترين فيزكدانان جهان يعني جي جي تامسون در كمبريج و ارنست رادرفورد در منچستر سپري كرد. در سال 1978، تامسون الكترون را كشف كرد و نشان داد كه اين ذره يكي از اجزاء بنيادي ماده است. اين ذره در تمام نمونه‌هاي مواد كه تامسون مطالعه كرده بود وجود داشت. رادرفورد كشف كرد كه اتمك شبيه يك كيك كشمشي نيست و اين ذرات مانند كشمشهايي كه درون كيكي پخش شده باشند، درون اتم پخش نشده‌اند، بلكه اتم شامل هسته بسيار كوچكي با بار مثبت و الكترونهايي است كه بار منفي آنها معادل بار مثبت هسته است.
كه در چنين فضايي به همراه برجسته‌ترين فيزيكدانان زمان كه روي شناخت درون ماده كاوش و تلاش مي‌كردند، نيلس بور ، شروع به توصيف فرآيندهاي مختلفي نمود كه در اين زمينه مشاهده كرده بود. از جمله ، تغييرات و جهشهاي شگفت آوري منچستر ، او نظريه‌اي درباره اتم هيدروژن ارائه داد كه قادر به توضيح خطوط طيفي مشاهده شده در مجموعه بالمر بود. بور علاوه بر استفاده از دستاوردهاي تجربي تامسون و رادرفورد براي بسط نظريات خود به كوانتش ارائه شده توسط پلانك و انيشتين نيز نيازمند بود.
در سال 1916 بور به كپنهاگ بازگشت و يكي از مهمترين و فعالترين مراكز تحقيقات نظري را براي كاوش در جهان كوانتومي تأسيس نمود. بسياري از فيزيكدانان برجسته زمان از جمله ورنر هايزنبرگ به اين مركز در كپنهاگ پيوسنتند. هايزنبرگ بعدها رئيس موسسه ماكس پلانك در مونيخ شد.

ادامه دارد...