-
۱۳۸۷/۰۹/۲۶, ۰۸:۲۴ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
فرقه ای ضاله به نام بهائيت
بنام خدا
بهائيت فرقه اي منشعب از آئين بابي است و بابيت هم برخاسته از مکتب شيخيه است پس ابتدا بايد مکتب شيخيه وسپس بابيه وبعدش هم بهاييت را بشناسيم.
بنيانگذاران مکتب شيخيه شيخ احمد احسائي و سيدکاظم رشتي هستند که رشتي از شاگردان احسائي بوده و اين مکتب براي خود چهار رکن قائل هستند که رکن چهارم را شيعه کامل مي دانند که در شيخيگري پس از توحيد و نبوت و ولايت شيعه کامل چهارمين رکن است.
بعد ازدرگذشت سيد کاظم رشتي در سال 1259(هـ . ق) در کربلا، شاگردان وي در جستجوي جانشيني براي رشتي مشغول مي شوند که بنابر عقيده خود، جانشين بايد مصداق شيعه کامل و رکن چهارم باشد. نکته اي که در اينجا قابل تأمل است اينکه با وجود علماء اخباري شيعه و شيخيه مثل قزويني، زنجاني، بشرويه اي و ابوالفضل گلپايگاني که از پيروان سيد کاظم رشتي مي باشند، علي محمد خود را به عنوان رکن چهارم معرفي مي کند، در حالي که از نظر مقام علمي همچون شاگردي خردسال در ميان آن عالمان بوده است.
باب بعد از مرگ رشتي به خاطر اختلاف آراء در مورد جانشيني سيد کاظم رشتي، با ادعاي رکن چهارم، افراد پراکنده شيخيه را به سوي خود جلب مي کند و سپس براي آنکه عامه مردم را به طرف خود بخواند دعوي سفارت و بابيت حضرت ولي عصر (عج) مي کند و بعد از مدتي که بازارش گرم مي شود دعوي مهدويت و ولايت مي نمايد و چون به خيال خودش در اين مرحله نيز پيشرفت مي کند، شروع به ساختن احکام و قوانين کرده و ادعاي رسالت و نبوت نموده و بالاخره ادعاي الوهيت و ربوبيت مي کند و علت اين امر هم روش تأويل گرايي شيخيه است که توانست با اين حربه، بخش هايي از قرآن کريم را تفسير نمايد و در نهايت بخاطر همين ادعاهاي باطل و کفر آميز به اعدام محکوم مي شود و وقتي که علي محمد شيرازي در تبريز اعدام شد تزلزل و شکاف عميقي در بين طرفداران بابيت بوجود آمد و بابيان به دو گروه ازليان و بهائيان منشعب گرديد.
ویرایش توسط یارمهربان : ۱۳۸۸/۰۳/۰۷ در ساعت ۱۴:۴۶ دلیل: اصلاح عنوان مطلب
-
تشکرها 8
-
۱۳۸۷/۰۹/۲۶, ۰۸:۲۷ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
ميرزا حسينعلي بهاء و رهبر بهائيان در تهران ساکن بود و در سن 28 سالگي در پي تبليغ ملاحسين بشرويه اي معروف به باب اللباب در شمار نخستين گروندگان باب درآمد و از آن پس يکي از فعالترين افراد بابي شد و به ترويج بابيگري بويژه در نور و مازندران پرداخت و برخي از برادرانش از جمله ميرزا يحيي نيز بر اثر تبليغ او به اين مرام پيوستند.
با توجه به مطالب فوق عوامل پيدايش بهائيت را چنين مي توانيم بيان کنيم. مبناي فکري شيخيه بر مشرب اخباري گري استوار است وقتي اخباري ها در زمينه هاي مختلف مغلوب اصوليون شدند و مبارزه ديني و شرعي وحيد بهبهاني تفکر اخباريون را در هم پيچيد و بساط اخباريگري را در محدوده فقه و برخي آراء کلامي از بين برد فرقه بابيت پيدايش خود را از اين مقطع زماني آغاز مي کند.(1)
اما در اين ميان سياست دولتهاي استعماري و حمايت آنها در پيشرفت و بقاء و حتي در پيدايش بهائيت قابل توجه مي باشد. وقتي در شوال 1268 حادثه تيراندازي دو تن از بابيان به ناصرالدين پيش آمد، حکومت مرکزي قرائن و شواهدي که در اختيار داشت ميرزا حسينعلي نوري معروف به بهاء را طراح اين سؤ قصد شناخته و به دستگيري وي اقدام کردند. با توجه به اينکه شوهر خواهر بهاء منشي سفارت روس و هم در همسايگي سفير روسي بوده، وقتي که بهاء را ملاقات مي کند وي را به منزل خود و بعد به خانه سفير روسي مي برد و از آن طريق مدتي در مقرّ تابستاني سفارت روس در زرگنده شميران سپري مي کند، تا از تعقيب و دستگيري مصون ماند و سفير روس بر ادامه اقامت وي اصرار مي ورزد و از تسليم او به نمايندگان شاه امتناع مي کند و از بهاء الله مي خواهد که به خانة صدراعظم برود و نامه اي به صدر اعظم مي نويسد و در آن تأکيد مي کند که از طرف سفارت روسيه از او پذيرايي کند و در حفظ و حراست او بکوشد و چنانچه آسيبي به وي برسد شخص صدر اعظم مسئول سفارت روس خواهد بود و سفير روسي با وساطت و دخالت خود در آزادي او مي کوشد و سعي مي کند بي گناهي او را به اثبات برساند و موجب گرديد که حسينعلي از زندان آزاد شود.(2)
*******
1: تاريخ اديان و مذاهب، ج 3، ص 1401.
2: دانشنامه جهان اسلام، زير نظر حداد عادل، بحث بهائيت، تهران، 1376، ج 3، ص 735.
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۰۹/۲۷, ۰۶:۴۷ #3
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
مطلب بعدي اينکه وقتي بهاء با عده اي از بابيان به طرف عراق حرکت مي کنند نماينده اي از روس و ايران به همراه آنان مي گمارند. از همة اينها معلوم مي شود که سفارت روس از همان وقت ميرزا را تحت نظر و حمايت گرفته به طوري که دولت ايران نتوانست درباره او تصميمي مستقل بگيرد. و مويد اين مطلب زماني است که دولت روس بهائيان را به رسميت شناخته و قمراف حاکم ترکستان به معاونت و مساعدت ايشان پرداخته، تا جايي که اظهار مي کند در عشق آباد معبد بسازند و در ظلّ اقتدار دولت روسيه رسميت يابند.(1)
بعد از آنکه حسينعلي نوري در عراق ساکن مي شود، صبح ازل و بهاء بر سر جانشيني اختلاف مي کنند و با توجه به اينکه باب، به ميرزا يحيي توجه بيشتر داشته عده اي از طرفداران باب او را جانشين باب مي دانند و ازليان به همين دليل در آغاز، اکثريت را تشکيل مي دادند ولي بعدها تدابير بهاء الله موجب شد ازليان در اقليت قرار گيرند و به تدريج منقرض شوند.
يکي از عوامل پيروزي بهاء الله حمايت انگليس است. وقتي بهاء به عراق تبعيد شد دولت انگليس به افراد فعّال احتياج زيادي داشت و ميرزا بهاء الله به تدريج با سياست انگليس ارتباط پيدا کرده تا جايي که نظر دولت انگليس را به سوي خود جلب مي کند. شاهد اين امر اين است که وقتي در سال 1278 ميلادي «آرنولد با روز کمبال» ژنرال کنسولي دولت انگليس با ميرزا حسينعلي ديدار مي کند، پيشنهاد حمايت و تابعيت دولت انگلستان و مهاجرت به هند استعماري يا هر نقطه ديگر را به وي مي دهد و نظير همين تقاضا را نايب کنسول فرانسه در «اورنه» به ميرزا بهاء مي دهد تا مورد حمايت و تقويت قرار گيرد. و ديگر اينکه در ايام اقامت ميرزا بهاء و بابيها در عراق و استانبول مقرّري تعيين شده بود که بعدها حسينعلي از اين امر اظهار پشيماني مي کند.
حمايت انگليس از ميرزا بهاء تا آخر عمر او بوده و زماني که سردار بريتانيايي در سال 1918 ميلادي حيفا را فتح مي کند، هنگام ورود به شهر، فرمان خاصي از طرف امپراطور انگليس مبني بر ديدار ميرزا بهاء دريافت مي کند و پادشاه انگليس درجه نجابت و بزرگي به او مي دهد که البته نشاني دادن به شخص ميرزا بهاء از طرف انگليس آن هم در روزهاي اول فتح و غلبه بر دولت عثماني، بايد در مقابل سوابق ممتد و خدمات مفصلي باشد.(2)
******
1:محاکمه باب و بهاء، ناشر مصطفوي، تهران، 1336، ج 3، ص 180.
2: محاکمه باب و بهاء، ص 181.
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۷/۰۹/۳۰, ۰۹:۲۴ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بهائيان وامام زمان
بنام خدا
اعتقاد به امام دوازدهم از اصول عقايد شيعيان است و تمام شيعيان دربارة وجود شريف ايشان با استناد به احاديث و تاريخ و برهانهاي عقلي باور و يقين دارند. فرقة ضالة بهائيت منشعب از بابيت است و بابيت فرزند يکي از جريانات فکري شيعه بنام شيخيه مي باشد. در مسلک شيخيه اصلي وجود دارد، مبني بر اينکه بايستي در هر عصري يک شيعه کامل که از آن به عنوان رکن رابع ياد مي شود وجود داشته باشد که رابطة فيض بين امام و امت باشد. سيد علي محمد باب که جواني جاه طلب بوده، مدتي در شهر مقدس کربلا در مکتب سيد کاظم رشتي رئيس و اعلم علماي مسلک شيخيه تحصيل نموده و بعد از مرگ استاد ادعاي رکنيت و ذکريت و مقام موهوم باب امام زمان (عج)نمود. وي در يکي از کتاب هايش مي نويسد:
«فرض است بر مقام رحمت خداوند عالم که از جانب حجت خود عبدي را با حجت وافيه منتخب و اظهار فرمايد تا آنکه سبيل اختلافات را به نقطة وحدت برساند.»(1)وي با اين جملات ضرورت وجودي باب امام زمان را متذکر شده و در چند صفحة بعد مي نويسد: «امر که به اينجا ختم شد از سبيل فضل امام غائب(عج) عبدي از عبيد خود را از بحبوحة اعجام و اشراف منتخب از براي حفظ دين فرموده و علم توحيد و حکمت حقه که اعظم خيرات است به او عطا فرموده... »(2)و در همان کتاب صريحا از امام زمان نام مي برد: ... الحسن بن علي و الحسين... و الحسن بن علي و الحجة القائم محمد بن الحسن صاحب الزمان...(3)
سيد باب در اين مرحله هنوز در لباس اسلام بوده و پيرو آئين تشيع. پس امام زمان او همان امام زمان شيعيان است مانند هر شيعه معتقد به مقام ائمه، بوده است خود را کوچکتر از مقام ولايت و امامت دانسته و مي گويد: بحق خداوندي که آل الله را بولايت مطلقه ظاهر فرموده، که وجود من و صفات من و کلماتيکه از لسان و قلم من جاري شده و باذن الله خواهد شد معادل يک حرف از ادعيه اهل عصمت(ع) نخواهد شد. لاجل آنکه ايشان در موارد مشيت الله سکني دارند و ماسواي ايشان در اثر فعل ايشان مذکورند.(4)
اما طي چهار سال رفته رفته لحن سيد محمد علي شيرازي تغيير مي کند و خود را امام غايب و همان مهدي موعود (عج)مي داند. سيد باب در نوشته هاي آخر خود و ميرزا حسينعلي نوري در نوشته هاي اول خود روايات مربوط به مهدي (عج)را با تفسيرها و تاويلات مضحک به خودشان تطبيق مي کردند. اين بحث تا سالهاي آخر عمر ميرزا حسينعلي بهاء الله وجود داشته است، اما وقتي ادعاي نبوت و الوهيت و خدايي کرد. اين عقيده سد راه او قرار گرفته بود، فلذا آنرا منکر شد و اين اعتقاد را از مجعولات شيعه عنوان کرد.
***
1:صحيفة عدليه، منتشره از سوي بابيه مقيم تهران،ص 7.
2:صحيفة عدليه، ص13.
3:صحيفة عدليه،ص 27.
4:صحيفة عدليه، ص 10
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۰۹/۳۰ در ساعت ۰۹:۲۵
-
-
۱۳۸۷/۱۱/۲۹, ۰۷:۴۵ #5
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
چرا بهائيان احکام جسماني قرآن را قبول ندارند ؟
بنام خدا
بهائي ها از طرفي ادعا دارند مسلمانند وحتي از ما مسلمانان نيز داغتر؛از طرفي نيز قرآني را که محور تمامي مسلمين مي باشد را به دلخواه خودشان تفسير کرده و حتي با صراحت بيان مي کنند که برخي آيات قران را قبول ندارند.
حال يک سوال مهم ولي بي جواب:
چرا بهائيان احکام جسماني قرآن را قبول ندارند ؟
خودشان مي گويند که قرآن را قبول دارند . اگر قران را قبول دارند ، پس بايد اين آيه را نيز قبول داشته باشند:
إِنَّ الَّذِينَ يَکْفُرُونَ باللّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُواْ بَيْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَيقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُواْ بَيْنَ ذَلِکَ سَبِيلاً (النساء/150)
أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِکَ مِنکُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (البقرة/85)
چرا طبق قرآن وضو نمي گيريد؟
چرا طبق قرآن قائل به روزه نيستيد ؟
در پاسخ که مي فرمايند احکام جسماني در کتاب مستطاب اقدسامده و لذا احکام قرآن نسخ شده ،مي گوييم: اگر کتاب اقدس لازم الاجرا باشد ، لازم است که وحي و معجزه باشد. بنا بر اين نبايد در آن اشتباه وجود داشته باشد. پس چرا در اين کتاب و کتاب ايقان اشکالات حتي ادبياتي و دستوري وجود دارد ؟
اميدوارم پاسخي منطقي داشته باشند براي اين پرسش.پاسخي که خودشان هم از آن خنده شان نگيرد...
-
-
۱۳۸۸/۰۱/۲۳, ۰۰:۴۰ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
اهمیت علم ودانش در نزد بهائیان
کاوش در مفاهيم باب اول ايقان، پژوهشگران در حوزهي بهائيت را با مکتبي علم ستيز که در بزرگترين و قديميترين کتابش مردم را به دوري گزيدن از علما و دانشمندان فرا ميخواند روبرو مي كند . آييني كه ميگويد براي وصول به مدارج ايقان و عروج به معارج ايمان بايد از علم و عقل و کتب و صحف علما چشم بپوشيد و به همه چيز و همه کس پشت پا بزنيد تا به عيون حکمت و علم سلطان احديت واصل و نائل شويد که اگر گوش به حرف عالمي از علما بدهيد و يا به کتابي از کتب آنها رجوع کنيد از زلال وصال ذوالجلال محروم و مقطوع خواهيد شد (فلتقدسن انفسکم يا اهل الارض...) و اين سخن را از سيد باب آموخته آن جا که ميگويد: "فلتنقطعن عن کل علمکم و عملکم ولتستمسکن بمن يظهره الله..."
عبارت فوق مستند به اعظم و اقدم کتب بهائيت است که يک بهائي به هيچ وجه نميتواند با آن بستيزد و آن چنان هم صريح و روشن است که قابل توجيه و تاويل نيست(و البته مجاز به تأويل وتفسير هم نيستند زيرا تاويل و تفسير متون رهبران در بهائيت مجاز نيست)
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۶, ۰۸:۳۸ #7
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
يكي از اعتقادات بهائيان اعتقاد به تقدس عدد نوزده است و آن را در بعضي از مسائل دخالت مي دهند از جمله: 1. شمار ماه هاي سال را 19 ماه مي دانند.[1] 2. معتقدند پس از 19 سال بايد تجديد اثاثيه كرد. 3. هر فرد بايد كتاب بيان را بخواند و از نوزده آيه كمتر نخواند. 4. ماه رمضان را 19 روز مي دانند.[2]
بهائيان تقويم شمسي خود را از نوروز آغاز مي كنند و آن را به نوزده ماه و هر ماه را به نوزده روز تقسيم مي كنند و بر اين اساس روزه آنها به مدت 19 روز از طلوع تا غروب آفتاب بوده و آخرين ماه سال را ماه رمضان مي دانند.[3]
در حاليكه دانشمندان، خورشيد و ماه را وسيله حساب ساعات شب و روز و ماه و سال قرار داده اند و اگر چنانچه خورشيد و ماه نمي بودند بشر در برنامه هاي روزمره خود دچار مشكل مي شد.
حركت وضعي زمين باعث بوجود آمدن شب و روز مي شود و زماني كه خورشيد از نيم كره زمين مخفي مي ماند موجب آشكار شدن آن براي نيم ديگر بوجود مي آيد.
و نيز با وجود تناسب دقيق و متوازن در حركت كره ماه، زمين و خورشيد ماههاي دوازده گانه قمري از هلال تا محاق بوجود مي آيد و مدت زماني كه ماه يك دوره كامل هلالي را طي مي كند 5/29 روز است كه به آن ماه قمري گفته مي شود. و از مجموع دوازده ماه قمري يك سال قمري به وجود مي آيد.
يك سال شمسي مدت زماني است كه زمين يك دوره كامل به دور خورشيد مي چرخد كه دوره كامل اين حركت 242/365 روز طول مي كشد از آنجا كه يك سال رقم صحيحي از روزها نيست بنابراين براي جلوگيري از جابجايي فصول از سال كبيسه استفاده شده است.
با توجه به مطالب فوق اعتقاد بهائيان كه هر ماه را 19 روز و هر سال را 19 ماه مي دانند هيچ نوع منشأ نه در تكوين زمان دارد و نه داراي منشأ عقلي و شرعي مي باشد. بلكه مخالف با عرف تمام عقلاء عالم است.
اگر فرض اين باشد كه هر سالي 19 ماه باشد و هر ماه 19 روز داراي اشكالات زير خواهد بود:
1. اگر ماههاي بهائيان مبتني بر سال خورشيدي است در اين صورت 19 ماه كه هر كدام مشتمل بر 19 روز باشد با سال خورشيدي منطبق نمي گردد زيرا سال خورشيدي 365 روز است و مجموع روزهاي بهائيان در يكسال 361 روز مي شود.
2. اگر مبناي بهائيان بر سال قمري است در اين صورت نيز هيچ تطابقي با سال قمري نمي تواند داشته باشد چون ماههاي قمري 29 يا 30 روز مي باشند نه 19 روز.
بنابراين مي توان گفت كه نظر بهائيان در گردش ماه و خورشيد در تناقض آشكار با مسائل پذيرفته شده عقلي و علمي و عرفي و ديني خواهد بود.
بهائيان به خاطر اينكه اعتقادات خود را به نام دين به جهانيان عرضه كنند، به مسائلي كه در اديان الهي مطرح شده تمسك جسته اند و يك نوع شبيه سازي نموده اند ولي چون هيچ مبناي الهي در اعتقادات خود ندارند دچار تناقضات آشكار علمي و عقلي و عرفي شده اند.
*********
[1] . كتاب اقدس بهائيان، ص 34.
[2] . مبلّغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ناشر: حرّ قم، جلد3، ص1417.
[3] . فرهنگ جهان اسلام، زير نظر حداد عادل، 1376 تهران، جلد 3، ص735.
-
-
۱۳۸۸/۱۲/۱۹, ۲۱:۳۳ #8
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 974
- مورد تشکر
- 1,077 پست
- حضور
- 1 روز 6 ساعت 49 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
کتاب آسمانی مسلمانان ، قران است و کتاب آسمانی بهاییان ، اقدس می باشد. کتاب اقدس هم به عربی و هم به پارسی بر جمال ابهی نازل شده است. علت دو زبانه بودن این کتاب آسمانی ، تجربه جمال ابهی در خصوص کتابهای تک زبانه پیشین بوده است که معمولا در ترجمه آنها ، اصل امانتداری رعایت نمی شده است و جمال ابهی خواسته اند که کتاب اقدس از این نقیصه مبرا باشد و همانند لغت نامه ای دو زبانه مورد استفاده قرار گیرد. شاید این پرسش به ذهن متبادر شود که چرا این کتاب به زبانهای پرمتکلم همانند انگلیسی نیز نازل نشده است؟ در پاسخ می گوییم که این از اسرار غیبی است و قرار است پیامبری که هزار سال بعد خواهند آمد به این پرسش پاسخ دهند. البته ایشان برای هر چه روشن شدن زوایای تاریک و مبهم این کتاب ، رساله ای عملیه هم نوشته اند تا دست رساله نویسها را هم کوتاه کرده باشند و متممهایی چند نیز همانند لوح اشراقات بر آن افزوده اند.
اینک چند بند از این رساله که در خصوص حدود و احکام کتاب اقدس است جهت مستفیض شدن خوانندگان آورده می شود :
جزای زانی و زانيه : دفعه اولی ٩ مثقال ثانی ١٨ مثقال ثالث ٣٦ مثقال الی آخر دو مقدار جزای سابق و مثقال نوزده نخود است چنانچه در بيان نازل شده ( یعنی هنگامی از زنا باید دست کشید که پولی در بساط نباشد ).
ارث :
پرسش : خانه مسکونی و لباسهای مخصوص ، مخصوص فرزندان مذکر است "دون الاناث و الورّاث" هر گاه فرزند مذکری نباشد تکليف چيست؟
پاسخ : قوله تعالی "من مات و لم يکن له ذرّيّة ترجع حقوقهم الی بيت العدل" نظر به اين آيه مبارکه خانه مسکونی و لباسهای مخصوص به بيت العدل راجع است ( یعنی به فرزندان مونث چیزی نمی رسد).
پرسش : در مهر اهل روستا که نقره تعيين شده به اعتبار زوج است يا زوجه و يا هر دو و در صورت اختلاف که يکی شهری و ديگری از روستا باشد چه بايد کرد.
پاسخ : مهر به اعتبار زوج است اگر از اهل شهر است طلا و اگر از اهل روستا است نقره.
ضمنا ایشان ازدواج با خواهر را بدون اشکال دانسته اند ولی سپس یکی از شارحان اقدس که مشاهده کرده این عمل خیلی زشت است در کتاب خود فرموده اند که برادر تنها هنگامی می تواند با خواهر خود ازدواج کند که از کودکی او را ندیده باشد.
ویرایش توسط Lachini : ۱۳۸۸/۱۲/۱۹ در ساعت ۲۱:۳۵ دلیل: تایپ غلط
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری