جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: ******پاسخ به پرسشهای blue sky (در انجمن علوم قرآن)******
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۵, ۱۴:۰۰ #1
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
******پاسخ به پرسشهای blue sky (در انجمن علوم قرآن)******
با سلام وعرض ادب خدمت همه دوستان وبزرگواران وفعالان سایتیکی ازکاربران مسلمان و فعال سایت جناب بلو اسکای(blue sky) هستند وایشان مدت زیادی است که در سایت فعالیت دارند ویه گفته خودشان چون مسلمان هستند وبرای محکم شدن پایه های اعتقادیشون پرسشهای زیادی دارند که برای گرفتن جواب این پرسشها به این سایت مراجعه کرده اند .وهر دفعه که برای گرفتن جواب وارد بحثی می شدند به خاطر به حاشیه رفتن آن بحث وبه خاطر تنشهایی که با برخی کاربران ومدیران داشتند ویا بسته شدن آن تاپیک جواب قانع کننده ای نگرفتند.حدود یک ماه قبل این جریان را برای بنده نقل کردند و من هم به خاطر وظیفه ای که در این سایت احساس می کنم به ایشان پیشنهاداتی دادم ، که از جمله پیشنهادات بنده به ایشان این بود که پرسشهایش را در یک تاپیک دنبال کند .و با صبر وحوصله ورعایت احترام متقابل از سوی ایشان و کاربران وپاسخگویان یک گفتگوی سالم علمی پیرامون سؤالاتشون به راه اندازند .
این تاپیک به منظور ارائه پرسشهای ایشان و پاسخ به سؤالات ایشان راه اندازی شده است. لذا برای اینکه بتوانیم یک گفتگوی مفیدی در این تاپیک داشته باشیم نکاتی را خدمت ایشان وهمه کاربران وپاسخگویان گرامی سایت متذکرمی شوم:
1- اصلا دنبال شکست طرف مقابل نباشیم.بلکه سعی کنیم تا آداب یک گفتگوی دوستانه را رعایت کنیم
2- اصلا شتاب درپاسخ دهی نکنیم اگر پاسخ به یک پست نیاز به مطالعه دارد بعد از مطالعه جواب دهیم ولو پست جواب چند روز طول بکشد
3- اگر کسی در بحث دخالت کرد درصورتی که پاسخ دادن به او بحث رابه حاشیه می کشاند از پاسخ دادن به او خودداری کنیم وبه مدیر بحث (حقیر) خبر داده شود تا آن پست حذف شود.(در صورت مشاهده پستهای بی ربط وحاشیه ساز همگی حذف خواهند شد)
4-درصورت منطقی بودن پاسخ از کش دادن آن خودداری کنیم وسؤال بعدی را دنبال کنیم.
5-سؤال به سؤال پیش رویم واز قاطی کردن بحث با مباحث دیگر خودداری کنیم.
2 تذکر: 1-چون این تاپیک برای سؤالات بلو اسکای می باشد از دیگر کاربران تقاضا داریم دراینجا سؤالی مطرح نکنند.در صورت مشاهده حذف می شوند.
2- درصورت رعایت نشدن شرایط مذکور در بحث ؛ مدیر بحث حق تصمیم گیری برای این تاپیک را برای خود محفوظ می داند .
بخشی از سؤالات ایشان را که قرار است با هم در این باره گفتگو کنیم به عرض می رسانم:
نوشته اصلی توسط blue sky
من از جناب blue sky می خواهم که در پست بعدی به عنوان شروع گفتگو اولین سوال خود را که مطرح کنند.البته در طرح سؤال دقت کنند که اصل شبهه ذهنی خود را پیرامون آن سؤال شفاف بیان کنند.تا انشاءالله بتوانیم پاسخهای دقیقی را ارائه دهیم.
التماس دعا از همه دوستان وآروزی موفقیت برای همه عزیزان-
عسکری(مدیر انجمن علوم قرآن)
ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۷/۱۰/۱۵ در ساعت ۱۴:۰۲
مولایم علی فرموند:
يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.
-
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۵, ۱۸:۳۶ #2
ممنونم جناب عسکری!
امیدوارم دیگه این بار بشه!
سوالو راستش نمیدونم از کجا باید شروع کنم! تو پیغامی که بهتون دادم تا حدی توضیح دادم! مثلا یکیش همین بحث هدف از افرینشه! اینکه اصلا هدف از افرینش چی بوده؟! چرا خدا جهان و خلق کرد؟! هدفش چی بوده؟! و ... ضمن این که پاسخ "برای عبادت!" واسم قابل قبول نیست! مگه خدا به عبادت نیاز داره؟
فکر میکنم متوجه منظورم شده باشید خیلی کلیه! از این جزئی تر راستش نمیتونم بگم! بنابراین فکر میکنم اگه از یه جایی شروع کنیم بهتر بشه بحث رو هدایت کرد و تو خلال بحث به مورد جزئی سوالا برسیم
پس شاید این سوال واسه شروع بد نباشه!
چرا خدا جهان رو خلق کرد؟
حالا اگه به نظرتون مناسب نیست هر جور صلاح میدونید بحث رو باز کنید تا بتونم با پیش روی بحث منظورمو برسونم.
ممنون
-
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۵, ۱۹:۳۶ #3
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,758
- مورد تشکر
- 3,252 پست
- حضور
- 6 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام
هر چیزی که حتی کوچکترین خیری درش باشه خدا از خلقش دریغ نمی کنند و هرگز خساستی از خود نشون نمی دهند. علتش هم این هست که خدا رحمان هستند یعنی رحمتشون بی نهایت گسترده هست.
اما در مورد انسان....
انسان هم مثل بقیه خلقت، خدا در او خیری دیدند و خلقش کردند...ولی انسانها برای اینکه خدایی بشوند باید سر بر مهر بندگی بگذارند. منظور از خلقت انسان عبودیت (بندگی) هست نه عبادت خشک تا با این بندگی صفات خدایی در او زنده بشه هر چند عبادت هم قسمتی از بندگی هست. اما چون ممکن هست که اگر این صفات خدایی در افرادی از انسانها که خبیث شدند هم زنده بشه و اون پتانسیل در همه هست برای خدایی شدن راه رسیدن به خدا و خدایی شدن را خدا بندگی قرار دادند. قرار نیست که یک خدا خلق بشه! که اصلا امکانش نیست بلکه یک انسان با صفات خدایی در خدمت خدا! اگر این قدرت به دست افرادی از انسانها که خبیث شدند با اعمالشون بیوفته که خوب دیگه نظام عالم بهم میریزه.
لطفا دوستان نقد کنن اگر اشتباه هست.
طیب
ویرایش توسط طیب : ۱۳۸۷/۱۰/۱۵ در ساعت ۱۹:۴۰
هر معرفتى كـــه بوىِ هستىِ تو داد *** ديوى است به ره، از آن حذر بايد كرد
سبحه بر کف، توبه بر لب،دل پر از شوق گناه/ معصيت را خنده مي آيد ز استغفار ما
أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ
-
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۵, ۱۹:۵۲ #4
-
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۶, ۰۱:۴۰ #5
-
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۶, ۰۴:۳۶ #6
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,758
- مورد تشکر
- 3,252 پست
- حضور
- 6 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام
در مورد جواب این سوال بگذارید فرض کنیم که فقط و فقط اعتقاد داریم که خدایی وجود داره... چی هست و چه صفاتی داره ما اصلا کاری نداریم. چه خوب چه بد وجود داره...
بعد فرض کنید که اعتقاد هم داریم که نبوت حضرت رسول را هم بهش ایمان داریم.....
اگه راجب این دو مورد مشکل دارید بحثش از سوال شما جداست...
اما بعد میریم از شناسنامه خدا (بسیاری از آیات قرآن) پی میبریم به صفات خدا...
طیب
ویرایش توسط طیب : ۱۳۸۷/۱۰/۱۶ در ساعت ۰۴:۵۲
هر معرفتى كـــه بوىِ هستىِ تو داد *** ديوى است به ره، از آن حذر بايد كرد
سبحه بر کف، توبه بر لب،دل پر از شوق گناه/ معصيت را خنده مي آيد ز استغفار ما
أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۶, ۱۰:۵۴ #7
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
********با دقت بخوانید******
با سلام وتشکر از طرح پرسش جناب بلو اسکای وهمراهی دوستان عزیز درسامان دادن این پرسشمن با توجه به مطالبی که شما( بلواسکای گرامی) نوشتید به نظرم آمد سؤال شما این باشد که: ـ با توجه به غنى با لذات بودن خداوند، آيه شريفه «ما خلقت الجنّ والإنس إلاّ ليعبدون; (ذاريات / 56)، كه هدف خلقت انسان را عبوديت او معرفى مى كند، چگونه توجيه پذير است؟یعنی مگر خداوند به عبادت ویا معرفت ما نیاز داره که ما را برای این هدف خلق کرده است؟
در پاسخ به این نوع سؤالات بهتره اول ببینیم چرا خداوند به خلقت موجودات دست می زند ؟خلقت آنها چه فایده ای داره؟چه حکمتی در اصل خلقت موجودات وجود داره؟
من در جواب به این پرسش وپرسشهای مشابه آن (با فرض اعتقاد به خداوند ) اینگونه عرض می کنم که:چون خداوند منبع خیرات است وهمه چیز در دست اوست ؛ هم می تواند ایجاد کند وهم می تواند ایجاد نکند....اینکه خدا چیزی را ایجاد می کند دلیل برنیازمندی خدا نیست بلکه خداوند چون منبع فیض است وفیاض بودن او ایجاب می کند که ایجاد کند وهستی بببخشد .هیچ عاقلی نیستی را دوست ندارد ؛ همه به وجود وهستی بخشی بیشتر علاقه دارند.پس خداوند چون فیاض است وباید این فیض را به غیر خود برساند لذا باید ایجاد کند وبرای همین دست به وجود آوردن موجودات می زند.بنابراين ، فرض خدايى كه فيض ، خلق ، لطف ، رحمت و . . . نداشته باشد ، فرض باطلى است; مانند بارانى است كه نبارد.
حالا که ایجاد کرد مثلا انسان را به وجو آورد آیا نباید هدفی برای این انسان از زندگی اش تعریف کند تا انسان بداند دراین دنیا چه باید بکند؟
خوب قطعا باید چنین باشد وگرنه باز خلقت انسان عبس می بود که این هم از خداوند حکیم به دور است.
اینجا خداوند از روی لطف وعنایت وعلاقه ای که به انسان دارد باید هدفی را برای او تعریف کند که بهره اش را خود انسان ببرد ، براساس همین هدف، دنبال کردن اموری که او را به کمال ورشد وتعالی می رساند را پیش روی او گذاشته است.
جناب بلو اسکای بزرگوار: ما اصلا به قرآن ودستور الهی مبنی اینکه هدف از خلقت عبودیت است کار نداریم .اگر خود انسان بدون پیش داوری قدری درست اندیشه کند خودش هدف از خلقتش را در می یابد.چون انسان، خداوند را مالك تكوينى خود مى داند; ازاين رو، براى او سلطنت حقيقى بر خود قايل است. «انسان، پس از اين كه دريافت، عالم، خدايى دارد كه با علم و قدرت خود آن را آفريده است; به ناچار خود را در اين جايگاه مى بيند كه در برابر عظمت او، سر به خضوع بر دارد، چرا كه فروتنى ضعيف براى قوى، در ناموس خلقت نهفته است.». و اين خضوع را در سرتاسر هستى و در ميان همه موجودات، به گونه اى فراگير مى يابيم. گرايش درونى به اين خضوع، با سرشت انسان در آميخته است، مگر آن كه به اشتباه، آن قدرت برتر و مطلق را، كسى يا شيئى ديگر غير از خدا بپندارد كه در اين صورت، در مقابل آن خضوع و فروتنى خواهد كرد.(مانند بت پرستها و...)
برای اینکه پست طولانی نشه من به همین مقدار بسنده می کنم.اگر در مورد عرایض بنده جاییش ایرادی ویا تقدی دارید بفرمایید تا پاسخ دهم.البته من وارد جزییات نشدم ومی دانم هنوز ممکنه ایراداتی در ذهن برخی بیاید .برای همین کلیاتی عرض کردم تا ببینم درکلیات عرایض من ایرادی می بینید یا خیر؟
(این پست را درست مطالعه کنید تا اصل عرایض بنده روشن شود انشاءالله در خدمت هستم)
التماس دعا-عسکری
ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۷/۱۰/۱۶ در ساعت ۱۱:۰۲
مولایم علی فرموند:
يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.
-
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۷, ۰۰:۲۸ #8
سلام ممنونم ولی متوجه منظورتون نشدم! من کجا ابزار تاسف کردم؟!
با قسمتی که خدایی وجود داره مشکلی ندارم! ولی با بقیه اش چرا! الان فقط میدونم خدایی هست! اما اینکه چه جوریه و چه صفاتی داره رو مشکل دارم!همینطور پیامبرا و ..؟!
بنابراین فعلا با قران و از روی قران جواب نمیخوام! از نظر فلسفی میخوام ثابت بشه.وگرنه تو قران خیلی حرفا زده شده و اگه بخوام معیارم قران بشه کلا این طرح سوالا بیهوده و احمقانه است!ممنون
ممنون جناب عسکری
ولی با عرض شرمندگی باید بگم همه اش مشکل دارم!
از اون اول شما گفتین خدا منبع خیراته! خوب من اینو هنوز قبول ندارم! چه جوری به این نتیجه رسیدین؟
بازم میگم فقط لطفا از ایه های قران به عنوان مدرک و دلیل بریا اثبات استفاده نکنین.ممنون
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۷, ۰۰:۳۳ #9
-
۱۳۸۷/۱۰/۱۹, ۲۱:۵۹ #10
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
با سلام
با عرض شرمندگی از تأخیر برای سر زدن به این تاپیک به خاطر شرکت در مراسمهای عزای حسینی وکمبود فرصت.
جناب بلو اسکای ، در آخرین گفتگویی که با جنابعالی داشتم در نهایت از گفته های شما اینگونه برآمد که: شما در مورد اینکه خداوند منبع خیر است ، ایراداتی داشتید وبیان کردید که خدا شاید علاوه بر منبع خیر بودنش ؛ممکن است شر هم به دیگران برساند.یعنی فقط منبع خیرات نیست.ومثال زدید که چرا باید آفریقایی ها گرسنه باشند وعده ای دیگر در رفاه غرق شوند؟و....
درپاسخ به این بیان شما باید عرض کنم که ؛ آنچه را در این عالم شر می دانید همگی شر نسبی هستند واصلا شر مطلق سراغ نداریم. يعنى: نسبت به بعض افراد و حالات و اوضاع انتزاع مىشوند مثلاً زهر مار نسبت به مار كمال است اما نسبت به انسانها شر است.
يامثلا اين كه گوسفند نسبت به علف شر است اما نسبت به انسانها خیر است.چرا که انسان از گوشتش استفاده می کند.
اگر شما شرمطلق سراغ دارید مواردی را ذکرکنید....
جناب بلو اسکای ؛ برخلاف آنچه درتصور برخی از ما انسانها هست که خداوند به برخی خیر می رساند وبه برخی شر باید عرض کنم که :خداوند متعال كمال نعمت را ارزانى یك فرد نكرده چنانكه كمال بدبختى را براى یك شخص روا نمى داند.
بزرگوار؛ آیا شما مى توانید در این جهان مادى انسانى را پیدا نمایید كه از همه جهات و حیثیات از نعمت ها و خیرات برخوردار باشد تا بگوییم خداوند كمال نعمت را به وى داده است؟ از سوى دیگر، آیا مى توان در این عالم طبیعى شخصى را یافت كه از همه نظر در بدبختى ها و شرور به سر مى برد تا اذعان كنیم كه خداوند متعال او را در كمال بدبختى فرو برده است؟ آنچه كه ما مى بینیم این حقیقت است كه به اقتضاء سنن و قوانین خاص این عالم نعمت ها و بدبختى ها در هم آمیخته اند و نمى توان شخصى را یافت كه در نعمت مطلق یا بدبختى مطلق به سر برد. بسیارند كه از نظر معیشتى در رفاهند ولى از مشكلات روحى و روانى، جسمى و خانوادگى در امان نیستند، فراوانند افرادى كه از زیبایى و استعداد سرشار برخوردارند اما در گرفتاریهاى اخلاقى، مالى، خانوادگى و یا جسمى و یا در عذابند. بله گروه زیادى در فقر مالى به سر مى برند ولى از سلامت جسمانى و روانى برخوردارند، گروهى در نعمت مادى غرقند ولى از زیبایى و استعداد تحصیل و تحقیق محرومند و آنجا كه نعمت یا بدبختى انسانها ریشه در عملكرد و در واقع اراده و انتخاب خود آن ها دارد، این آدمى است كه با گزینش صحیح یا غیر صحیح خود را با خوشبختى یا تیره بختى مواجه ساخته است.
از طرفی خیلی از شرها را ما انسانها به وجود می آوریم که به هیچ عنوان نمی توان به خدا نسبت داد چون اصلا خداوند هم راضی بدانها نیست....مثل ظلم به دیگران – تبعیض –و....چرا که خداوند همه را به نیکی به دیگران و رسیدگی به احوال یکدیگر وصدها امر خیر دیگر دعوت کرده است که اگرآنها رعایت میشد ؛ ظلمی نبود , فقری نبودو....
درنتیجه شرور طبیعی که به خدا نسبتشان را میدهند امور نسبی هستند ونسبت به افراد فرق میکنند یعنی همان از کنبه ای دیگر برای افرادی دیگر خیراست . وشرور دیگر هم از ناحیه خود انسان به خاطر عدم رعایت فرمان خدا به وجود می آیند که آنها را نباید به خدا نسبت داد.چون خدا هم به پدید آمدن آنها راضی نیست. وانسانها را نیز از ایجاد آنها منع کرده است.پس به نظر می آید بیان این مطلب که خداوند منبع خیرات است چیزی نباشد که به راحتی بتوان آن را مورد تردیدد قرار داد.
موفق باشید
مولایم علی فرموند:
يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.
-
تشکرها 6
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری