دلایل تعلق فرزند به پدر

[hoseintabar]

با سلام به دوستان عزيز
درپاسخ به كاربر افق .... دلائل ذيل مستندا ارائه ميگردد. هر چند بابابزرگ در چت نيز اجمالا بيان نمود. وافق براي ارائه ادعاي خود نيومد.
دلائل تعلق فرزند به پدر:
1- قرآن :
از نظر تكوينى خالقهر مولودى خداست ، ولى فرزند به والدين ، يعنى هم به پدر و هم به مادر، تعلق دارد. اما از نظر تشريع فرزند متعلق به پدر است ، به دو دليل :
دليل اول
صاحب و مالك شير پدر است نه مادر
..درتفسير آيه شريفه:و على المولود له رزقهن وكسوتهن بالمعروف و... سوره بقره آیه : 233
مى خوانيم.. منظور از كلمه مولود له یعمی کسی که فرزند مال اون هست ؛ پدر طفل است ،
منظور از مولود له در آیه که بمعنی کسی که فرزند مال اون هست (پدر ) میباشد.
( تفسیر نمونه ج 2 ص 131 )
و منظور اززرق و كسوة خرجى و لباس است و خداى عزوجل اين خرجى و نفقه را مقيد به معروف كرديعنى (اين كار) متعارف از حال چنين شوهر و همسر است (كارى شايسته و نيك است(
اين آيه شريفه مى فهماند كه فرزند از آن پدر است و براى او زائيده شده استچون رزق و روزى و لباس و هزينه زندگى مادر و كودك به عهده شوهر و پدر است ،همچنانكه نفقه همسر نيز به عهده شوهر است ، پس بايد شير را متعلق به شوهر دانست وملك اوست و بى اذن او زن نمى تواند شيرش را از كودك شوهرش بازگيرد مگر در بين ايشانتراضى و توافق بوجود آيد و همچنين زن نمى تواند با عدم رضايت شوهر به بچه غير، شيربدهد يعنى مالك شير شوهر است ، لذا زن حتی میتونه برای شیر دادن به فرزند خودش هم از شوهر مزد وپول بگیرد.
{دليل دوم : آيهشريفهو على الوارث مثل ذلك.. سوره بقره آیه 233
وارث نيز مانند اينرا بر عهده دارد.
يعنى همان حقى كه از پدر برفرزندان است كه بايد رزق و روزى ولباس ‍ كودكان را تاءمين نمايد، اگر پدر مرد، همه مسئوليت پدر به عهده وارث او خواهد بود .
(ت.تفسیر مجمع البیان ج3 ص28 / ت تفسیر المیزان ج2 ص 359 )}

اين دو آيه مى رساند كه فرزند از نظر تشريع وقانون الهى به پدر تعلق دارد و از نظر تكوينى به هر دو از پدر و مادر تعلق مى گيرديعنى تكون و آفرينش او نيمى از پدر و نيمى از مادر است .
2- از نظر روایت: حدود 74 روایت دراین زمینه داریم. ازجمله از امام صادق علیه السلام الولد للفراش وللعاهر الحجر .. فرزند مال کسی هست که با اون زن همخوابی کرده. (پدر) و برای اون مرد فاجر سنگسار است. (کافی ج 5 ص 491)
http:; ر.ک //www.ghadeer.org/social/t_pedar/448-0005.htmv.
3- از نظر علمی :
ژنهاي پدر جنسيت نوزاد را تعيين مي‌كنند.
دانشمندان علوم ژنتيك به تازگي دريافته‌اند؛ ژنهاي پدر جنسيت نوزاد را تعيين مي‌كنند.
پژوهشگران دانشگاه نيوكاسل در اين تحقيق روي هزاران خانواده مطالعه كرده‌اند.
محققان دانشگاه نيوكاسل تاكيد كردند: در واقع پدر خانواده حامل ژنهايي است كه وجود كروموزوم X يا Y را روي اسپرم كنترل و تعيين مي‌كنند.
راز تعیین جنسیت بچه توسط پدر.
مردها جنسيت يك نوزاد را با توجه به اين نكته تعيين مي‌كنند كه اسپرم آنها حاصل كروموزوم X يا Y باشد. اگركروموزوم X با كروموزوم X مادر تركيب ‌شود در نتيجه فرزند آنها دختر مي‌شود اما اگر كروموزوم X با Y تركيب شود فرزند آنها پسر خواهد شد.
اين هم دليل پزشكي كه اسلام بچه را متعلق به مرد مي داند و همزماني چند شوهر براي يك زن را ممنوع كرده است.
http://iran-world.com/article.php?id=33554

[dadashee]

از نظر علمی :
ژنهاي پدر جنسيت نوزاد را تعيين مي‌كنند.............
//////////////////

قابل توجه جناب افق و نسیم وصل ....
تو کتاب زیست شناسی اول دبیرستان هم ایندو نفر میتونند برند مطالعه فرمایند...

[احیا]

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليكم
ضمن تاييد اكثر مطالب ارائه شده مواردي را هم مي آورم .
1- بررسي اين مطلب بايستي با توجه به کل نظام خانواده در اسلام صورت گیرد .
2- حكم نفقه ، مديريت خانواده ، مهريه و ساير احكام نشان مي دهد كه دراين نظام با يد مسئو ليت فرزند د رحيطه مسئو ليتي پدر قرار گيرد .
3- اگر فرض كنيم بنا به دلائلي حضانت ( نگهداري ) فرزند مو قتا به مادر يا دايه سپر ده شود ، در هر حال نفقه و اجرت آن بر عهده پدر است چون مخارج خانواده بر عهده پدر است .
4- اگر مادر طلاق بگيرد و بخواهد همسر ديگري اختيار كند و نگهداري فرزند برعهده مادر بود ، باري بر دوش همسر جديد مي شد كه يا مانع ازدواج زن مي شد ويا مشكل رفتاري و تربيتي و محرم نبودن ( با فرزندان ديگر مرد ) در خانه دوم پيش مي آمد .
5- اين حكم به صورت كلي است و در صورت عدم صلاحيت پدر حاكم شرع با يد فرزند را به مادر يا كسي كه صلاحيت دارد - اولويت با نزديكان است- واگزار نمايد .
6- مبا حث علمي و ژنتيك چنانچه صحت آن اثبات شده با شد و قطعي هم بشود دليل حكم نيست هرچند مباني احكام شريعت مبتني بر واقعيات آفرينش و فطرت ( ساختار رو حي و جسمي انسان ) است ولي دليل حكم بر يك قسمت از واقعيت نيست و مي توان اين گونه موارد را حكمت حكم شمرد نه دليل حكم ، چون ممكن است چندين حكمت ديگر هم داشته باشد .
7-پدر برفرزند ولايت دارد نه مالكيت يعني مسئوليت نگهداري و تربيت و حفظ اموال و منافع فرزند با پدر است چه مادر حضور داشته باشد يا به عللي نباشد و اينكه ولا يت پدر مانع از مهر ورزي و محبت مادر است ؟ خير چنين چيزي نيست و اگر بعضي اين گونه عمل كنند برخلاف دستور اسلام است چون پيوند مادر و فرزند با طلاق گسسته نمي شود و ميدانيم كه ارث بين مادر و فرزند هميشه برقراراست و فطرت تغيير نمي پذيرد 0
8- در مکتب اسلام انسان حتي ما لك خودش هم نيست تا چه رسد به فرزندش و برهمين اساس است كه خودكشي مثل قتل نفس است و گناه است و از جهتي بدتر است چون در خودكشي توبه نيست ولي درقتل ممكن است فرد توبه كند .
9-و ...السلام .