ساز نو

[goldaneh]

سلام
من قصد دارم با موضوع جدید ساز نو وارد شومچ
منتظر شما هستم

[goldaneh]

سلام
چگونه میتوان به او رسید؟

[goldaneh]

اینکه مگوید هر کس را بخواهد هدایت میکند یعنی چه؟

[blue sky]

چه خوب گفتی این واسه منم سواله واقعا!
یعنی چی خدا هر کی رو بخواد راهنمایی میکنه؟
یادم باشه اینم تو تاپیکم بپرسم!:biggrin:

[مدافع]

سلام
چگونه میتوان به او رسید؟

سلام

قبل از شنیدن جواب، چی شده که این سوال رو می پرسی؟

اگه واقعا می خوای جواب بگیری به نظر من راه درست رسیدن به او ( البته اگر منظور شما از او خدا باشه) شناختن درست اوست. مشکلی که ما عموما داریم اینه که خدای خیالی خودمون رو می شناسیم ( تازه فکر می کنیم که می شناسیم) نه خدای واقعی رو.
پس اولین کاری که باید بکنیم یه مطالعه ی دقیق در مورد خدای واقعی است. البته مقصود من از مطالعه خواندن کتاب و امثال اینها نیست بلکه نگاه به عالم دور و بر و بررسی بدون غرض وقایع هم در شناخت این خدا تاثیر دارن و تاثیرش کمتر از مطالعه ی کتاب نیست که هیچ خیلی وقتها بیشتر هم هست.
یه نگاه به خودت بکن. نظام وجودی خودت رو در نظر بگیر. چه کسی قدرت و علم طراحی، ساخت، نگهداری از بسیاری از آسیب ها، هدایت تکوینی و ... و همه این موارد رو داشته و دارد؟!
سن و سال شما رو نمی دونم. به دو جنس مخالف نگاه کن چه زیبا برای هم طراحی شده اند.
موجودات زنده و یا سنگ و کوه و دشت و ابر و سایر مخلوقات رو خوب نگاه کن. اصلا ببین می تونی متحیر این همه هماهنگی و زیبایی نشی؟!
البته این حرفها برای همه نیست. خیلی ها واقعا ذوق درک این حرفها رو ندارن.
گلهای زیبا رو نظاره کن. پرندگان اهلی و وحشی واقعا دیدنی هستند. ساختار بدن خود انسان بسیار زیبا و پیچیده طراحی شده. اگر بخواهیم امثال این موارد را بشماریم واقعا کم میاریم.

وقتی که عظمت طراح و سازنده و حفظ کننده و روزی دهنده و ... و در آخر بازگرداننده رو درک کردیم ناخواسته زبان به ستایش او باز خواهیم کرد. کم کم احتیاج ذاتی خودمون رو کشف می کنیم و دیگه فکر نمی کنیم خودمون همه کاره ی خودمون هستیم. اینجاست که می بینیم ناچاریم دست به دامنش بشیم و از لطف ازلی و ابدی او بهره ببریم ( همونطوری که همیشه از اون بهره می بردیم اما این بار با فهم و شناخت).
کم کم می بینیم نمی تونیم از اون دل بکنیم چرا که او در حالی که اصلا نیازی به وجود ما نداره داره همه ی این الطاف رو برامون انجام می ده در حالیکه می دونه من خیلی وقتها از دایره رحمتش دور شده و پا به عرصه ی سلطنت دشمنش گذاشتم و از اون طرفداری کرده ام.
این یه روش رسیدن به خداست. البته شما با ذوق زیباتر خودت حتما می تونی خیلی از این حرفها جلوتر بری. من در حد فهم ناقص خودم اینها رو برات نوشتم. امیدوارم به دردت بخوره.

موفق باشی

[goldaneh]

سلام مدافع عزیز
از اون نعمات انهایی که با چشم دیده نمیشوند مانند بوی گلها راز پرواز پرنده
راز هجرت ماهیان نحوه مچ کردن جنسهای مخالف بقول شما وهزاران هماهنگی دیگر در دنیا
مثلا اوردن یک گونه جانوری در یک منطقه وپدیدار شدن چرخه کامل حیات برای ان
ولی چگونه با اویکی شویم؟
یک الگوریتم میخوام که بگه اینطوری
1-
2-
3-

.
.
.
.
.

.

[مدافع]

سلام به گلدانه ی عزیز و عرض احترام

مشکلی که امثال بنده داریم اینه که خیلی از وقایع عالم رو فقط می دونیم ولی اصلا بهش فکر نمی کنیم. من به گمانم می رسه که اینکه در قرآن اشاره شده به اینکه در آیات الهی دقت کنید خودش راهکاری برای رسیدن به خدا باشه. شما به نهج البلاغه ی امیر المومنین (روحی له الفداء) یه نگاه بنداز اونجائی که از قدرت و حکمت و دانش و .... ِ خدا می گه. برای چی حضرت مولا دست روی این مسائل می ذاره؟
درسته شاید ما نتونیم به یک الگوریتم قابل اعتماد برسیم ( چرا که معلوم نیست هر کسی که نسخه می پیچه پزشک باشه یا حتی اگر پزشک هم باشه معلوم نیست نسخه اش چه قدر مطابق با واقع باشه)، اما این نوع نگاه ها رو قرآن و اهل بیت به ما آموزش داده اند.

سربلند باشی

[meshkaat]

اینکه مگوید هر کس را بخواهد هدایت میکند یعنی چه؟

بنام خدا

هدايت داراى پنج مرتبه است: 1ـ هدايت فطرى و غريزى، هدايت در آيه «50/طه» ناظر به اين معنى است. 2ـ «هدايت عقلانى; كه با بخشيدن «قوه تفكر» به انسان ارزانى شده و در روايات از آن به «رسول باطنى» تعبير مى شود. 3ـ «هدايت برونى; كه از طريق «ارسال پيامبران» انجام گرفته و در روايات از آن به «رسول ظاهرى» تعبير شده است. 4ـ توفيق و عنايت رحمانى كه ويژه بندگان خاص است و در آيه شريفه «و خداوند بر هدايت، هدايت يافتگان مى افزايد.» (مريم/76)، به اين مرتبه از هدايت اشاره شده است. 5ـ قدرت ايمانى ويژه و فوق العاده اى كه عصمت را به همراه مى آورد. و مقصود از هدايت در آيه (90،انعام) اين مرتبه از هدايت است.
از بين اقسام پنج گانه هدايت، سه قسم نخست فراگير و عام است و شامل تمام انسانهاى مؤمن و كافر مى شود، اما هدايت در مرتبه چهارم و پنجم، نتيجه شايستگى هاى فردى و عمل صالح بوده و تنها به گروه خاصى از بندگان خداوند اختصاص دارد. مرتبه پنجم هدايت كه مرحله عصمت است، ويژه پيامبران و ائمه(ع) و مرتبه چهارم، از آنِ ساير بندگان شايسته خداوند است. ساير آيات قرآنى كه ظاهر آنها بسان آيات مورد بحث است و از آنها برمى آيد كه خداوند برخى از بندگان را هدايت و برخى ديگر را گمراه مى كند، مربوط به اين مرحله است. در اين آيات مقصود از هدايت، توفيقى افزون تر و رهنمونى بيشتر
و مقصود از «من يشاء»، اراده حكيمانه است. يعنى خداوند كسانى را كه شايستگى لازم براى بهره بردارى از هدايت مرحله چهارم را نيافته اند، بر شايستگى آنها افزوده و آنها را رهنمون مى شود. مفهوم ضلالت «و يضلّ من يشاء» كه در مقابل هدايت است، به همين صورت است; خداوند كسانى را از هدايت مرحله چهارم محروم مى كند كه در خود شايستگى لازم براى بهره بردارى از توفيق و عنايت ويژه الهى فراهم نساخته اند. پس معناى حقيقى «يضلّ» گمراهى نيست، بلكه به معناى محروم ساختن از مرتبه اى از هدايت است كه نتيجه اين محروميت گمراهى از هدايت مرحله چهارم است. محروميتى كه به انتخاب خود شخص بوده و در حقيقت كيفر انتخاب نارواى خود او به حساب مى آيد. و اين خود شخص است كه زمينه گمراهى را فراهم كرده و باعث مى شود كه خداوند او را از هدايت محروم كند.(1)
هدايت در آيه 125 انعام، از هدايت نوع چهارم است.
ـ منظور از «صدر» (= سينه) در اين جا، روح و فكر است و منظور از «شرح» (=گشاده ساختن) همان وسعت روح و بلندى فكر و گسترش افق عقل آدمى است; زيرا پذيرا شدن حق، به گذشت هاى فراوانى از منافع شخصى، نياز دارد كه جز صاحبان ارواح وسيع و افكار بلند براى آن آمادگى نخواهند يافت.(2)
در مجمع البيان(3) آمده است: هنگامى كه آيه ياد شده (انعام، 125) نازل شد، از پيامبر(ص) پرسيدند: شرح صدر چيست؟ پيامبر(ص) فرمود: «نورى است كه خدا در قلب هر كه بخواهد مى افكند و در پرتو آن، روح او وسيع و گشاده مى گردد.» پرسيدند آيا نشانه اى دارد كه با آن شناخته شود؟ فرمود: «آرى، نشانه اش توجه به سراى جاويدان و دامن برچيدن از زرق و برق دنيا و آماده شدن براى مرگ است با ايمان و عمل صالح و تلاش و كوشش در راه حق پيش از آن كه مرگ فرا رسد.»(4)
***********

1: التمهيد فى علوم القرآن، آيت الله معرفت، ج 4، ص 200
2: تفسير نمونه،ج 5، ص 434 و 436
3: ج 3، ص 190، ذيل آيه، دارالمكتبة الحياة.
4:تفسير نمونه، ج 5، ص 436 و 437.

[goldaneh]

سلام
جناب مشکات ازتوجه ومطالب بسیار ارزنده جنابعالی متشکرم استفاده زیادی کردم والحق سه مرحله هدایتی که گفتی واقعا درسته در مرحله چهارم که ایمان وعمل صالح بود چه کنم در این مرحله مانده ام وخیلی در اکتساب اون سعی دارم ومدتیست شروع کردم ولی شاید اون ازمایشاتی که بهم رجوع میشه رو نمی بینم چه کنم؟

[meshkaat]

سلام
جناب مشکات ازتوجه ومطالب بسیار ارزنده جنابعالی متشکرم استفاده زیادی کردم والحق سه مرحله هدایتی که گفتی واقعا درسته در مرحله چهارم که ایمان وعمل صالح بود چه کنم در این مرحله مانده ام وخیلی در اکتساب اون سعی دارم ومدتیست شروع کردم ولی شاید اون ازمایشاتی که بهم رجوع میشه رو نمی بینم چه کنم؟

بنام خدا
سلام بزرگوار
از مهمترين نشانه هاى ايمان «عمل صالح» است، تا جايى كه ايمان بدون عمل هيچ ارزشى و اعتبارى ندارد در بسيارى از آيات قرآن، ايمان و عمل صالح در كنار هم واقع شده اند به گونه اى كه نشان مى دهد اين دو جدايى ناپذيرند و راستى هم چنين است، زيرا ايمان و عمل مكمل يكديگرند».

در سوره طلاق آيه 11 چنين مى خوانيم: «وَ مَن يُؤْمِنم بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صَــلِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّـت تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الاَْنْهَـرُ خَــلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا; آن كس كه به خدا ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، او را وارد باغ هايى از بهشت خواهد ساخت كه از زير درختانش نهرها جارى است، هميشه در آن خواهند ماند».
در سوره نور آيه 55 مى خوانيم: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الاَْرْض; خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، وعده مى دهد كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد».

در حديثى از مولا على(ع) چنين مى خوانيم: الايمان شجرة، أصلها اليقين و فرعها التّقى، و نورها الحياء، و ثمرها السخاء; ايمان درختى است كه ريشه و اصل آن يقين، و فرع و شاخ و برگ آن تقوى، و نورش حياء و ميوه و ثمره آن سخاء و بخشش است.(غرر الحکم، ج 2، ص .47)
پس باید ابتدا اراده کرد برای کسب ایمان واقعی ,سپس آن ایمان را در اعمال وگفتارمان در حد توان مان پیاد کنیم تا ان شاء الله شاهد پیشرفت ایمان وعمل صالح بالا در کردار و گفتارمان باشیم.
البته ایمان را نیز باید از راههایی بدست آورد که نتیجه بخش باشد مانند کلام وحی الهی و سیره وگفتار اهل بیت(ع)